نویسندگی علمی سابقه طولانی دارد. سالهاست دانشمندان و متخصصین جهان با نوشتن کتابهای عمومی یا نویسندگی در مطبوعات و رسانهها با مردم در ارتباط هستند. اما به نظر میرسد این شاخه از نویسندگی در سالهای اخیر اهمیت زیادی پیدا کرده است. زیرا میتواند پل ارتباطی بین متخصصین و افراد جامعه باشد. در مقاله پیش رو به سراغ تعریف نویسندگی علمی و الزام آن برای جامعه رفتم. در بخش پایانی هم درباره کسب درآمد از این راه صحبت کردهام.
تعریف نویسندگی علمی چیست؟
نویسندگی شاخههای مختلفی دارد؛ یکی داستان و رمان مینویسد. دیگری فیلمنامهنویسی میکند. برخی در روزنامهها و نشریات قلم میزنند. عدهای کتابهای آموزشی مینویسند. کسانی هم هستند که کارشان نوشتن متون تبلیغاتی است. خلاصه عده زیادی با اهداف مختلف با نوشتن سروکار دارند. به همه اینها در اصطلاح «نویسنده» گفته میشود.
نویسندگی علمی، اصطلاح و به عبارتی دیگر شاخه جدیدی در نویسندگی است. چیزی که در چند سال اخیر عنوانش را در برخی کتابها و نشریات داخلی میبینیم و هر روز بیش از گذشته اهمیت پرداختن به آن مشخص میشود.
وقتی از نویسندگی علمی یا تخصصی صحبت میکنم، منظورم نوشتن پایاننامه یا مقالات پژوهشی نیست. بلکه نوشتن مطالب علمی به زبانی ساده و قابل فهم برای مردم است. نوشتن از علم در مطبوعات و خبرگزاریهاست. نوشتن کتب علمی جذاب برای مردم و دانشآموزان است.
علم تنها فیزیک، ریاضی و شیمی نیست. میتوان کتابهای جذاب و سادهای درباره علومی همچون اقتصاد و سیاست نوشت. فناوریهایی که وارد زندگی ما شدند یا قرار است در آینده زندگیها را تحت تاثیر قرار دهند. درباره همه اینها میتوان مقالات و حتی کتابهای جذاب نوشت. خواندن این چیزها برای جامعه و به خصوص نسل جوان بسیار الهامبخش خواهند بود و دانش عمومی را بالا میبرد.
حال ممکن است برخی متخصصین بگویند که کارهایی که ما انجام میدهیم آنقدر پیچیده است که فهم آن برای دیگران سخت خواهد بود. مطمئن باشید این کارها پیچیدهتر از ماموریتهای فضایی یا برنامههای علمی بزرگی همچون شتابگر سرن نیستند.
هر کسی که در هر شاخهای از علم یا فناوری تخصصی دارد، میتواند به نویسندهای علمی یا تخصصی تبدیل شود. به شرط آنکه با اصول اولیه آن آشنا باشد و بتواند موضوعات تخصصی خود را به زبانی ساده و قابل فهم برای دیگران در قالب نوشته بازگو کند.
به طور مثال مبحث «سیاهچالهها» موضوع بسیار پیچیده و مهمی در علم نجوم است. اما چندی پیش با دکتر علیرضا رفیعی (استاد ایرانی دانشگاه یورک کانادا) در همین زمینه گفتگویی داشتم و ایشان به زیبایی و سادگی درباره این مبحث پیچیده علمی برای ما صحبت کردند. پیشنهاد میکنم این گفتگو از اینجا بخوانید.
برای نویسندگی علمی یا به عبارت دیگر «نویسندگی تخصصی» تعاریف دانشگاهی خاص و شفافی وجود ندارد. اما آنچه براساس تجربیات شخصی در حیطه رسانه و گفتگو با سایر دوستان متخصص در این زمینه به دست آوردم، شاید بتوان چنین تعریفی را از نویسندگی علمی ارائه داد:
نویسنده علمی در درجه اول متخصصی در حوزهای از علم و فناوری است که قواعد نویسندگی را میشناسد. او میتواند در نقش تحلیلگر علمی در رسانهها حضور داشته باشد و درباره موضوعات تخصصی خود، کتابهای عمومی قابل فهم بنویسد.
هرچند گاهی اوقات هم این امکان وجود دارد که نویسندهای به واسطه علاقه شخصی به نوشتن در زمینهای روی میآورد. او اطلاعاتش را از طریق مطالعات شخصی یا حتی تحصیلات دانشگاهی و گفتگو با صاحبنظران آن حوزه به دست میآورد.
او موضوعات علمی و تخصصی را در حد قابل قبولی میفهمد و قادر است مطالب علمی ساده و قابل فهمی بنویسد. معمولا چنین افرادی که از درجه تعهد بالایی برخوردارند، برای جلوگیری از هرگونه اشتباه علمی، از یک یا حتی چند ویراستار علمی برای بازبینی مطالب خود کمک میگیرند. ویراستاران علمی بیشتر از آنکه به قواعد نوشتن اشراف داشته باشند، به حوزه علمی خاصی مسلط هستند. مانند اساتید دانشگاه یا پژوهشگران با سابقه در یکی از حوزههای علمی و فناوری.
چرا به نویسندگی علمی نیاز داریم؟
توسعه علمی در هر جامعه سه رکن اساسی دارد؛ دانشگاه، صنعت و رسانه.
معمولا تولید علم بر عهده دانشگاهها، پژوهشگاهها یا مراکز تحقیق و توسعه شرکتهای صنعتی است. پژوهش روی برخی علوم، مانند علوم پایه شاید در نگاه اول کمی پیچیده و غیرضروری به نظر برسد. اما تجربه ثابت کرده است که پژوهشهای علوم پایه، اساس اولیه صنایع را در کشورها به وجود میآورند.
زمانی که ریچارد فایمن (فیزیکدان مشهور) روی ماهیت اتمها و مولکولها کار میکرد، کمتر کسی فکر میکرد، پژوهشهای او روزی باعث پیدایش فناوری نانو شود.
علم در واحدهای صنعتی و تجاری به فناوری و محصول یا خدماتی برای عرضه به جامعه تبدیل میشوند.
در این میان رسانههای علمی، وظیفه دارند، علم را به زبانی ساده به میان مردم بیاورند. آنها را با گوشههای مبهم ناپیدای علوم آشنا کنند. به جامعه آگاهی دهند و اهمیت پرداختن به علم و فناوری را بیش از پیش به مردم نشان دهند.
رسانه الزاما تنها راه ارتباط بین جامعه متخصص کشور و مردم نیست. متخصصین میتوانند اصول نویسندگی علمی را یاد بگیرند و از طریق نوشتن مردم را با دنیای شگفتانگیز کار خود آشنا کنند. فرض کنید استاد دانشگاه یا صنعتگر، تجربیات علمی و فنی خود را در قالب کتابی عامه فهم به مردم عرضه کند. یا با نوشتن مقالهای در وبسایت دانشگاه یا شرکت خود و نیز ارسال آن به رسانهها، عموم را با حوزه کاری خود آشنا کند.
این کار در ابتدا به ترویج دانش کمک میکند. سپس باعث میشود مردم با علم و متخصصان آن آشنا شوند. آگاهی جامعه را افزایش میدهد. و از همه مهمتر به متخصص در قامت یک پژوهشگر و نویسنده در جامعه اعتبار خواهد داد. اعتباری که به او در جذب حمایتهای مادی و معنوی برای پیشبرد طرحهای علمی در کشور کمک خواهد کرد. این کمک میتواند هم از طرف دولت و نهادهای خصوصی باشد و هم از سوی مردم.
آموزش اصول نویسندگی علمی کمک میکند تا بدنه جامعه، دانشآموزان و دانشجویان بدون واسطه با یک متخصص در ارتباط باشند و از او یاد بگیرند. به این واسطه مردم داستان زندگی و فعالیتهای علمی کسانی را یاد خواهند گرفت که متعلق به کشور خودشان هستند و او هموطن و یا حتی همشهری آنهاست.
این متخصصین جامعه را با علم آشنا میکنند. به آنها هویت جدیدی میدهند و به مرور حمایت عمومی از طرحها و پروژههای علمی و صنعتی کشور افزایش پیدا میکند.
میلیونها نفر در سراسر جهان از طریق خواندن کتابهای علمی ـ عمومی آلبرت اینشتین به فیزیک، نجوم و به طور کلی علم علاقمند شدند. دانشگری به آرزوی آنها تبدیل شد و تعدادی از آنها راه اینشتین را پیگرفتند و خود پرچمدار توسعه علم و فناوری در جامعه خود شدند.
بسیاری با خواندن کتابهای استفان هاوکینگ، کیهانشناس معروف بریتانیایی به مباحث نظری این رشته علاقمند شدند. برخی از کتابهای او مانند جهان در پوست گردو یا تاریخچه زمان سالها در صدر فهرست کتابهای پرفروش علمی قرار داشته است.
کسانی مانند استیو جابز، بیل گیتس، ایلان ماسک و بسیاری دیگر از کارآفرینان بزرگ جهان در کتابهای خود چگونگی رسیدنشان به موفقیت را شرح دادهاند. آنها نشان دادند که چگونه با بکارگیری قواعد علمی در کسب و کارشان و تلاش مثالزدنی خود به چهرهای بینالمللی تبدیل شدند.
وقتی متخصصین برای مردم دست به قلم میشوند، کمتر شاهد اشتباهات علمی و ترویج خرافه در جامعه هستیم. اعتماد عمومی به فعالیتهای آنها در جامعه افزایش پیدا میکند. در این زمان دانشگاه و صنعت به جزیره جداگانهای در جامعه تبدیل نخواهند شد و جامعه اهمیت جایگاه آنها و سرمایهگذاری در این مراکز را بهتر در میکنند.
من در اطراف خود اساتید دانشگاه و صنعتگران زبردستی میشناسم که نه تنها در حیطه تخصصی خود سرآمد هستند، بلکه به عنوان نویسنده و مروجین علم به جامعه خدمت میکنند.
نویسندگی علمی چقدر درآمد دارد؟
اگر پای صحبت بسیاری از نویسندهها و ناشران در ایران بنشینید، محال است از بازار خراب این حوزه دهها داستان برای شما نگویند! همه از آمار بسیار بد کتابخوانی در کشور گلایه و شکایت میکنند و اینکه کتابها خوب فروش نمیروند و از این حرفها.
چنین چیزی در نگاه اول نشاندهنده درآمد پایین نویسندگی است. اکثرا هم به نیمه خالی لیوان توجه میکنند. راستش اگر چنین چیزی وجود دارد، باید به آن به دید فرصت نگاه کرد. این نشان میدهد که آنقدر کتاب نامناسب و بد نوشته شده است که جامعه به کتابخوانی و هزینهکردن برای آن چندان خوشبین نیست. این وضعیت در مطبوعات هم تا حدود زیادی دیده میشود.
پس اگر کسی کتاب خوبی بنویسد و برای آن بازاریابی خوبی هم انجام شود، چه لزومی دارد که مردم کتاب نخرند؟
پس لطفا به این موضوع توجه کنید که میتوانید با نوشتن کتابهای خوب در زمینه تخصصی خود، علاوه بر کسب شهرت و اعتبار به درآمد نسبتا قابل توجهی دست پیدا کنید.
کسب درآمد از نویسندگی علمی برای نوشتن کتاب
معمولا کسب درآمد از نویسندگی علمی به چند صورت انجام میشود؛ نوشتن کتاب و مقاله و تولید محتوا برای رسانهها و وبسایتها.
در بحث نوشتن کتاب، معمولا ناشران با نویسندهها به دو صورت قرارداد میبندند. نخست کتاب را از نویسنده میخرند. یعنی به ازای حقالزحمهای مشخص، متن کتاب را از نویسنده میگیرند و کتاب به هر تیراژی که چاپ شود، در افزایش یا کاهش حقالزحمه توافقشده برای نویسنده تاثیری ندارد.
اگر کتاب به چاپهای بعدی هم برسد، باز هم نویسنده حقالزحمهای دریافت نمیکند. مگر آنکه کتاب در چاپهای بعدی به بروزرسانی یا ویرایش علمی نیاز داشته باشد که در این صورت برای نویسنده حقالزحمهای به این منظور لحاظ میشود. در حال حاضر حقالزحمه نگارش چنین کتابهایی بین یک میلیون الی پنج میلیون متغیر است.
روش دیگر، روش درصدی است. مثلا بین نویسنده و ناشر توافق میشود که ۱۰ درصد قیمت پشت جلد هر کتاب، به عنوان حقالزحمه به نویسنده تعلق پیدا کند. اگر کتابی ۲۰ هزار تومان قیمت پشت جلد دارد و تیراژ آن ۲ هزار نسخه است، حقالزحمه نویسنده چیزی در حدود ۲ میلیون تومان میشود. این کتاب به هر تعداد از چاپ و تیراژی که برسد، نویسنده در آن سهم خواهد داشت.
اگر کتابی خوب نوشته شود و فروش خوبی داشته باشد و مثلا تیراژ آن به ۱۰ هزار نسخه برسد، در این حالت ممکن است نویسنده تا ۱۰ میلیون تومان دریافتی داشته باشد.
گاهی اوقات هم پیش میآید که خود نویسنده روی تمام یا بخشی از هزینههای تولید کتاب سرمایهگذاری میکند و در این صورت از فروش کتاب نیز میتواند کسب درآمد داشته باشد؛ البته تمام اینها به این بستگی دارد که کتاب به خوبی بفروشد.
کسب درآمد از نویسندگی علمی برای رسانهها
کسب درآمد از رسانهها کمی سخت و سقف پرداختی آنها محدود است. اگر قرار شد برای روزنامه، نشریه یا خبرگزاری مقالات و مطالبی بنویسید، معمولا آنها به صورت صفحهای یا براساس تعداد کلمه به شما حقالتحریر پرداخت میکنند.
اگر شما به عنوان متخصص و نویسنده علمی قصد همکاری با رسانهها را دارید، بدانید که درآمد چندان زیادی از این راه به دست نمیآورید. اما معمولا نویسندگی برای مطبوعات به متخصصین اعتبار و شهرت میبخشد.
کسب درآمد مناسب از رسانهها مختص کسانی است که روزنامهنگاری یا خبرنگاری را به عنوان شغل اصلی خود برگزیدهاند. آنها یا به صورت آزاد (فریلنس) یا استخدامی برای نشریات کار میکنند.
کسب درآمد از نویسندگی علمی برای تولید محتوا
در حال حاضر تولید محتوا به خصوص برای وبسایتها، چالش مهمی است. زیرا یکی از مهمترین معیارهای موتورهای جستجو برای رتبهبندی وبسایتها تولید محتوای منحصر به فرد در آنهاست.
به همین خاطر برخی از شرکتها و موسسات برای بالابردن رتبه سایتشان در موتورهای جستجو و نیز شناختهترشدن در فضای اینترنت از نویسندههای متخصص برای تولید محتوا دعوت به همکاری میکنند.
متخصصین میتوانند با جستجوی در اینترنت یا دنبالکردن وبسایتهای استخدام به اطلاعیههای این شرکتها دست پیدا کنند.
مثلا اگر شما متخصص یا فارغالتحصیل رشته برق هستید، این امکان وجود دارد تا ضمن آشنایی با اصول نویسندگی علمی برای وبسایت یا نشریات شرکتها و موسسات مرتبط محتوای علمی و عمومی تولید کنید. آنها در قبال این کار به شما دستمزد خواهند داد.
نویسندگی علمی شغل دوم متخصصین
نویسندگی علمی میتواند به شغل دوم متخصصین تبدیل شود. شما به عنوان متخصص میتوانید در اوقات فراغت از کار اصلی، زمانهایی را برای تولید محتوا و نوشتن بگذارید و از این راه درآمد کسب کنید.
به طور کلی نویسندگی علمی برای کتاب و نوشتن برای رسانهها، گزینههای شغلی پارهوقت و مناسبی برای متخصصین است. علت تاکید به پارهوقتبودن این شغلها این است که معمولا درآمد پایدار و منظمی ندارند.
اگر هم به دنبال آن هستید که این کار را به عنوان شغل اصلی خود انتخاب کنید، ناگزیر به فعالیت در شاخهای از روزنامهنگاری هستید. معمولا روزنامهنگاران هم مانند هر حرفه دیگری برای رسیدن به درآمد مکفی در حوزه کاری خود نیازمند کسب تجربه و ایجاد سابقه کار بالا هستند.
——————————————————
——————————————————
برای دانلود رایگان کتاب «صفر کیلومتر؛ آموزش نویسندگی علمی برای تازهکارها»، لطفا ایمیل خود را در کادر زیر وارد کنید:
[email-download download_id=”1″ contact_form_id=”484″]
برای دریافت اطلاعات بیشتر درباره کتاب «صفر کیلومتر»، اینجا را کلیک کنید
یادداشت خیلی خوب و پر نکتهای بود.
امیدوارم شرایط بهتری برای نوسندگان تخصصی و علمی در رسانهها فراهم شود.
ممنون.